«فَريضَةٌ عادِلَةٌ»
بخش دوّم: «مسائل اخلاقى»
تهذيب نفس
يكى از واجبات در اسلام كه ترك آن موجب خسران دنيا و آخرت است، تهذيب نفس است؛
و از نظر قرآن شريف، بايد انسان با صفات رذيله نظير كبر و عجب و بخل و حرص و طمع و
مانند اينها مبارزه كند، و از نظر قرآن كريم و روايات اهلبيت«سلاماللهعلیهم» و
از نظر علماء علم اخلاق، از اوجب واجبات است، و از آيات فراوانى استفاده مىشود كه
طهارت و پاكى دل، سرچشمۀ همۀ فضيلتهاست، و ناپاكى آن، سرچشمۀ همۀ رذالتهاست.
مسئله 1- اگر كسى با مبارزه نتوانست صفت رذيله يا صفات رذيله را ريشهكن كند،
همين مقدار كه آن را كنترل نمايد و مانع طغيان آن شود، كفايت مىكند.
مسئله 2- صفت حسادت كه رذيلۀ مهمّى است، گرچه معصيت است، ولى پروردگار عالم تا
بر طبق آن عملى انجام نگيرد، مؤاخذه نمىكند، بنابراين در خصوص حسد نه سائر رذائل،
معصيت و حرمت مربوط به اعمالى است كه از آن سرچشمه مىگيرد، و تا عملى بر طبق آن
انجام نگيرد، بخشيده شده است و ضرر به عدالت هم نمىزند، و همچنين است سوء ظنّ به
ديگران اگر صرف خطور در دل باشد و استقرار نداشته باشد، و نظير خطور گناه كه همين حكم را دارد.
صفحه 374
مسئله 3- رفع صفات رذيله، گرچه عملى بر طبق آن انجام ندهد، اگر قدرت بر رفع
داشته باشد، واجب مؤكّد، و ترك اين واجب چنانکه گفته شد از محرّمات است، و بايد
علاوه بر اینکه مانع سر زدن عملى از آن شود، با آن مبارزه كند تا ريشهاش را قطع
كند، و اين كار، گرچه مشكل است ولى از اوجب واجبات است، و ثواب اين مبارزه از جهاد
بالاتر است و از اين رو در روايات اهلبيت«سلاماللهعلیهم» «جهاد اكبر» ناميده
شده است.
مسئله 4- تجرّى، بلكه فعلى كه با آن تجرّى مىشود، يكى از محرّمات در اسلام
است، و معناى آن در اصطلاح فقهى اين است كه اگر كسى عملى را كه حرام نيست خيال كند كه حرام است
و سپس آن را بهجا آورد، نظير اینکه مال خودش را به خيال اینکه مال مردم است
بخورد، و يا چيز پاكى را به خيال اینکه نجس است بخورد، و يا با زن خود به خيال
اینکه نامحرم است جماع كند و يا كسى را كه قتل او جائز است به عنوان اینکه
مسلمانى است بكشد و مانند اينها، حرام بهجا آورده و اگر توبه
نكند، عقوبت مىشود، و آنچه بهجا آورده، گرچه ذاتاً حلال بوده، ولى به عنوان
تجرّى، آن اعمال نيز حرام محسوب مىگردد.